بدون عنوان
ام روز اصلا حال و حوصله ندارم. آخه دیشب یه خبر بد شنیدیم که حسابی حال همه رو گرفت . مامان عمو غلام (شوهر خاله ندا) دیروز به رحمت خدا رفت. دیشب که این خبر رو بهمون دادن همه شوکه شدیم . آخه بنده خدا خیلی سر حال بود. اما کار خداست دیگه هر کی رو بخواد میبره. دیشب همه خونه ی بابا علی جمع شده بودیم که به عمو غلام تسلیت بگیم. شما هم که قربونت برم هر وقت نباید شیطونی کنی تازه میافتی روی دنده بازی و شیطنت. خدا می دونه که چکار کردی. شمشیر برداشته بودی و افتاده بودی به جون همه. حالا نزن و کی بزن. بقیه داشتن برنامه ریزی می کردن که صبح حرکت کنن برن سمت آبادان. نیاز به تمرکز داشتن اما مگه شما میگذاشتی. فقط اون وسط می دویدی و جیغ می زدی. می بردمت توی اتاق ...
نویسنده :
مامان لیلا و بابا اشکان
19:26